حس میکنم اندازهی سه سال قبل از این ناراحتم
شاید حس میکنم کافی نیستم
حس میکنم بیمصرفم
راستش دوست نداشتم بگم، ولی اینجور حس میکنم
دوباره خودمو دیدم که سرمو کردم زیر آب و آب میخوره تو صورتم و چشمامو باز نگه داشتم و آب زیاده و سنگینه و میخوره تو صورتم
این یعنی اندازهی سه سال قبل از این ناراحتم
معدهم درد میگیره و فکم و سرم و گردنم
و با گریه دو شب میرم که آمپول مسکن بزنم
این یعنی فکر کنم ناراحتم
چیزی تو من شکننده شده و ترمیم نشده
یا شاید شکننده نیست ولی بار زیادی روشه
من واقعا ناراحتم
باید کلی دروغ و پنهانکاری کنم تا چندروز دوستپسر دورمو ببینم
باید روزهای زیادی قوی باشم
پروژههایی رو انجام بدم که خودم انجام ندادم
باید مقاومت کنم جلوی ذهن مقایسهگرم. با همهچی
با معیارهای زیبایی
من امید تو دلم دارم
من اندازهی اون روزا چیزا رو سیاه نمیبینم
ولی خسته و ناراحت و شکنندهام
درباره این سایت